![](https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh31bS7BCsAQxN_ZkxbIMeUnzLiIJUvUty7fUgdVcJZwpg2IZYbfP30mtpXbO3AdEoPAIAyiHRgTrcjNUIi5UIS7LLL2RzKEq0a-AetNEDj9CroSt4SUBEogfX1_ueTbyypfUkoqlDEntPP/s400/babak.jpg)
مصاحبه روز با دانشمند ایرانی
دانشگاهیان ایرانی فوق العاده هستند
فريبا اميني
در ميان ايرانی- آمريکائی هایی که در سنين بسيار جوانی به موفقيت های علمی چشمگير دست يافته اند، بابک امير پرويز جايگاه خاص خود را دارد. بابک که در سال 1352 در ايران متولد شده و درس خوانده دانشگاه شريف درس است، اکنون در دانشگاه سياتل مشغول کارست. با او که واضع طرح "چشم بیونیک" است مصاحبه کرده ایم؛ طرحی که این دانشمند ایرانی درباره آن می گويد: "با نگاه کردن از خلال يک لنز تکميل شده، می توانید تصاویر تولید شده را برآنچه در دنيای بيرون نقش بسته منطبق کنید."این مصاحبه در پی می آید.
از خودتان بگوئيد.
من عضو دانشکده مهندسی برق دانشگاه واشنگتن هستم. [فکر می کنم عنوان رسمی من، دستيار پروفسور جرالد مک مورو در زمينه نوآوری باشد.] من در تهران به دنيا آمدم و مراحل اوليه تحصيلاتم را آنجا گذراندم. دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه شريف، ليسانس ادبيات انگليسی از دانشگاه واشنگتن، فوق ليسانس فيزيک، فوق ليسانس مهندسی برق و دکترای مهندسی برق از دانشگاه ميشيگان هستم. تحصيلات فوق دکترای خودم را در شيمی و بيولوژی شيميائی در دانشگاه هاروارد انجام دادم و آن را در سال 2003 در دانشگاه واشنگتن به اتمام رساندم.
شما تحصيلات دانشگاهی را در آمريکا و ايران چگونه مقايسه می کنيد؟
مقايسه اين دو سيستم مشکل است. فکر می کنم نظام دانشگاهی ايران تا اندازه ای تحت تأثير سيستم آمريکائی است [زمان های پيشتر از آن متأثر از نظام فرانسوی بوده است]. مردم ايران، هم دانشجويان و هم اساتيد، فوق العاده هستند. من دانشگاهيان زيادی را در سراسر دنيا می شناسم اما به جرأت بایدبگويم دانشجويان و اساتيد ايرانی می توانند از نظر توانمندی های شخصی، به خوبی با همه رقابت کنند.اماآمريکا توانسته است برخی از بهترين نخبه های سراسر دنيا را جذب کند و امکانات فوق العاده ای برای تحقيق و رشد شخصی در اختيارشان بگذارد. دانشگاه های آمريکا در مجموع بهترين دانشگاه ها هستند. نوآوری و برتری علمی واقعاً در آمريکا ارزشمند است و تمام سیستم حالتی پويا در انجام کاررا ايجاد می کند.
شما ايدۀ "چشم بيونيک" را مطرح کرده ايد. ممکن است در اين مورد توضيح بدهيد؟
يکی از طرح هائی که گروه من روی آن کار می کند، تلاش برای کارگذاری يک صفحه کامپيوتری بر روی عدسی چشم است. اميدمان اين است که يک روز مردم بتوانند از اين لنز مانند لنزهای معمولی استفاده و از ويژگی صفحه نمايش سيار در آن استفاده کنند.
پروژه هايی که روی آنها کار می کنيد چيست؟
گروه ما در حال حاضر به جزء پروژۀ لنز چشمی، بر روی طرح های مختلفی کار می کند. ما مشغول کار بر روی توليد ابزارهای نانو (الکترونيک، نوری، حسگر بيولوژيک) و تعريف روش هائی برای اختلاط اين سطوح نامتعارف، ساخت انواع جديدی از ماشين های انسانی، توليد تجهيزات برای بيولوژی تک سلولی و نيز کار بر روی توليد ابزارهای هوشمند بيومديکال هستيم.
به نظر شما مزایا و موانع کار در اینجا چیست؟
محيط دانشگاهی در آمريکا فوق العاده است. هرچند ما بايد برای انجام تحقيقات پول جمع کنيم، اما منابع متعددی برای تأمين آن وجود دارد (مثلاً گروه من از طريق صندوق ملی علوم و مؤسسه ملی بهداشت تأمين مالی می شود) و ما دانشجوهای بسيار خوبی را از تمام دنيا جذب می کنيم. واقعاً هيچ مانع جدی به ذهنم نمی رسد.
فکر می کنيد چرا دانشمندان نخبه زيادی نظير خودشما ايران را ترک می کنند؟
مردم به دلايل مختلفی خارج می شوند: اجتماعی، علمی و چيزهای ديگر. ولی برای کسی که مايل است بهترين آموزش های ممکن را در زمينه های علمی و دانش فنی ببیند، ايالات متحده در شرايط فعلی بهترين مقصد است.
پيام شما برای ايرانی- آمريکائی های ديگر چيست؟ آنها چطور می توانند ميان رقابت شغلی و وظايفشان در قبال جامعه توازن برقرار کنند؟
فکر نمی کنم به اندازه ای مجرب باشم که بتوانم به کسی توصيه ای بکنم، اما پيشنهادم اين است که هرکس چيزی را که نسبت به آن عشق و علاقه دارد دنبال کند. شايد اين روش خوبی باشد، حتی اگر به نظر ساير مردم، اين کار جالب توجه و از نظر مالی خيلی جذاب نباشد. ما اگر واقعاً نسبت به کاری که می کنيم علاقمند باشيم، می توانيم کارآمد تر باشيم. ضمناً تأکيد می کنم حضور مدنی و اجتماعی هم دست کم به همان اندازه کارهای علمی دارای اهميت است