لطفا اخبار این وبلاگ را در وبلاگ خود قرار دهید

Tuesday, December 22, 2009

صدای بلند و رسای مرگ بر دیکتاتور در مراسم آقای منتظری)


صدای بلند و رسای مرگ بر دیکتاتور در مراسم آقای منتظری

تازه از قم رسیدم. آقای منتظری را بدرقه کردیم. او بر دوش سبزترین مردمان این روزگار روان شد و در دل‌ها جای گرفت. «حسینعلی منتظری» نه به پیشوند «عظما» و «پیشوا» نیاز داشت نه به پسوند «ره»، او «ارتحال» نکرد مانند همه‌ی انسان‌ها، درگذشت، مرد. همه می‌میرند اما همه این شناس و سعادت را ندارند که بر دوش، در قلب، آگاه‌ترین و آزادترین مردمان در حالی که زیر سرنیزه هستند و بیم از دست دادن مال و مقام و جان دارند بدرقه شوند.
مقبول مردم آگاه بودن از هر صفتی بالاتر است. ترسوهایی که پشت القاب و عناوین دروغین خود را مخفی می‌کنند هرگز به این درجه از بزرگی و معرفت نمی‌رسند که بتوانند همه را بنهند و خود باشند بی‌هیچ عنوان و لقبی. جمعی را که من می‌شناختم و امروز در مراسم خاک‌سپاری این انسان آزاده شرکت کرده بودند اکثرا به هیچ دین و خدایی معتقد نبودند بعضی‌هاشان فرزند یا خواهر و برادر کسانی بودند که در سال‌ها اول انقلاب اعدام شدند اما آن‌ها آمده بودند تا «منتظری» را تنها نگذارند آن‌ها در کنار کسانی قدم برمی‌داشتند که مسلمانان معتقدی بودند، در میان کسانی که آیت‌الله عظمی منتظری را به عنوان مرجع تقلید قبول داشتند. نمی‌دانم شاید بهایی‌ها و ارمنی‌ها و یهودی‌ها هم در این مراسم حضور داشتند. این بزرگی است! نه نشستن بر تختی که از پایه‌های‌اش خون می‌چکد. مجیزگویان قدرت، چشمان به ثروت است و دل‌شان از قدرت می‌ترسد و می‌لرزد اما انسان‌های آزاده‌ای که برای تشییع آیت‌الله منتظری آمده بودند نه تنها چیزی به دست نمی‌آوردند که ممکن بود همه چیز خود را از دست بدهند.
حتما تا کنون فیلم‌ها و عکس‌های بسیاری از این مراسم دیده‌اید و من قصد شرح و بسط زیادی ندارم. فضا اندوگین و در عین حال شاد بود. اندوهگین برای این که انسانی آزاده که پشتیبان جنبش بود را از دست داده بودیم و «شاد» برای این که در «قم» در مرکز حکومت دینی با صدای بلند و رسا مرگ دیکتاتور را می‌خواستیم. شاد بودیم برای این که می‌دیدم علی‌رغم تمام فشارها و ترس در دل‌ها انداختن‌ها و تجاوزها و شکنجه‌ها… باز مردم آمده‌اند تا یار خود را، تا یاورشان را، تنها نگذارند. شعارها مستقیم «قدرت مطلقه‌»ی ولایت فقیه را نشانه گرفت بود. مردم سرزنده و مشتاق و امیدوار بودند در خیابان که روان شده بودند به مناسبت عبور از محل‌های مختلف شعارهای متقاوتی می‌دانند. برخی از شعارهایی که من شنیدم و بعضا فریاد کردم از این قرار بود:

شعارهای مربوط به مراسم
× عزا عزاست امروز روز عزاست امروز/ ملت سبز ایران، صاحب عزاست امروز.
× منتظری نستوه راهت ادامه دارد/ حتا اگر دیکتاتور بر ما گلوله بارد.
× منتظری نمرده/ دیکتاتوره که مرده.
× روحانی آزاده/ آزادیت مبارک.
× روحانی واقعی/ منتظری، صانعی

پس از عبور از بسیج دانش‌آموزی
× بسیجی، سپاهی با این هم جنایت، خجالت خجالت.
× پول نفت گم شده/ خرج بسیجی شده.
× حسین حسین شعارتون/ تجاوز افتخارتون.
× بسیجی واقعی/ همت بود و باکری.

در باره‌ی رهبر
× این ماه ماه خون است/ یزید سرنگون است.
× اون که می‌گن عادله/ دروغ می‌گن قاتله.
× معاویه حیا کن/ سلطنت را رها کن.

در باره‌ی صدا و سیما
× مزدور چند گرفتی/ دوربین و دست گرفتی.
× بیست و سی، بیست و سی/ حیله‌ی عمرو عاصی.
× ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما.

شعارهای مذهبی
× یا حجت ابن الحسن/ ریشه‌ی ظلم رو بکن.
× الله و اکبر.
× ابوالفضل علم‌دار/ ریشه ظلم و بردار.

در مورد موسوی و کروبی
× یاحسین میرحسین. (در حد وسیع)
× ابوالفضل علم‌دار/ کروبی رو نگهدار.
× کروبی بت شکن/ بت بزرگ رو بشکن.

سایر شعارها
× هموطن شهیدم/ خون تو پس می‌گیرم.
× تجاوز توی زندان/ این هم بود توی قرآن؟
× تاسوا، عاشورا/ پایان هر کودتا.
× محمود خائن/ آوره گردی/ خاک وطن را ویران کردی// کشتی جوانان وطن آه‌وواویلا/ کردی هزاران بی‌کفن آه‌وواویلا// مرگ بر تو/ مرگ بر تو.

چنین بود آخرین سفر انسانی که راضی به مرگ فرزندان این سرزمین نبود. عمری را با عزت سپری کرد و به ننگ و ذلتِ چسبیدن به قدرت گرفتار نشد و محبوب قلب‌های انسان‌هایی شد که روح خود را به ثروت و قدرت نفروختند. آزادی‌خواهی ادامه دارد و دوستانش روز به روز بیشتر می‌شوند و دشمنانش رو به نابودی دارد. به راستی که در بهار آزادی جای منتظری نیز مانند ندا و سهراب و کیانوش و آسا… خالی خواهد بود.

پاسخ کروبی به صادق لاریجانی


پاسخ کروبی به صادق لاریجانی

پیام رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله منتظری



پیام رضا پهلوی به مناسبت درگذشت آیت الله منتظری

هم میهنانم، در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت. در دو دهه اخیر، امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. بی گمان، در این خطیرترین برهه از تاریخ پیکار مردم ایران علیه نظام خونریز و تبه کار، مواضع و سخنان حسینعلی منتظری در تعمیق شکاف در صف رهبران رژیم و در بیدار کردن وجدان سپاهیان انقلاب و نیروهای بسیجی سهمی به سزا و غیرقابل انکار داشته است. در نبرد سرنوشت سازی که امروز بین اکثریت قاطع مردم ایران، از سوئی، و حکومتی شریر و متجاوز در سراشیب فنا، از سوی دیگر در گرفته همراهی و همسوئی احدی را به هر پیشینه و نظری دستکم نباید گرفت. زندگی سیاسی آیت الله منتظری خود نشان دیگری از امکان تحول و انقلاب در ذهن و رفتار و اندیشه و آراء انسان هاست. امیدوار باشیم که همنسلان و یاران روحانی دیرین و امروزین وی، چه آنان که همچنان در صف غاصبان حقوق ملت و سرکوبگران فرزندان برومند ایران مانده اند، و چه آنان که به حکم وجدان آمادۀ جبران خطاهای خویش اند، به راهی که او گام نهاده بود قاطعانه گام نهند و مردم ایران را در رسیدن پیروزی بر دشمنان سرکوبگر خود یاری دهند. خداوند نگهدار ایران باد رضا پهلوی

Wednesday, December 16, 2009

رضازاده ، سوگولی خامنه ای ،رییس ستاد تبلیغاتی احمدی نژاد ؛ مسوول دوپینگ وزنه برداران ایرانی



Tuesday, December 15, 2009

حضور مزدوران لبنانی در سرکوب مردم ، مسئله ای است كه نباید به راحتی از کنار آن گذشت
سؤال اینجاست ، رژیمی كه سیاستش تشکیل بسیج ۲۰ میلیونی بود و تمام ثروت ملی را صرف هزینه های نظامی و امنیتی کرد ، آیا کفگیرش به ته دیگ خورده است كه از مزدوران لبنانی شناخته شده مانند تیم امنیتی حسین منیف اشمر از عضای احتمالی سازمان امنیت موازی در سرکوب علنی مردم بی دفاع استفاده میکند ؟ براستی چه تعداد از این مزدوران خارجی در خدمت رژیم اسلامی هستند؟ آیا افرادی مانند حسین منیف اشمر می توانند سرنخ تیمهای تروریستی باشند كه رژیم تهدید میکند چنانچه به رژیم حمله نظامی صورت گیرد منطقه به آتش کشیده خواهد شد ؟ آیا حزب الله لبنان آنها را برای دوره های امنیتی به آنجا فرستاده است ؟ آیا اینها نیز عضو سپاه برون مرزی قدس هستند ؟ با گذاشتن خبر ها کنار هم متوجه میشویم كه چرا یکی از فرماندهان سپاه , سردارعوض شهابی فر فرمانده سپاه فتح استان کهگیلویه و بویراحمد می گوید : کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری به احمدی نژاد رای ندادند رایشان رای به یهودیت بود. در واقع اینگونه جملات برای متقاعد کردن اعضای لبنانی است كه مخالفین را سرکوب کنند و یا شاید فراتر از آن ، كه تحولات و اخبار آینده واقعیات را نشان خواهد داد. پس براستی چه تعداد مزدوران لبنانی در خدمت شبکه امنیتی رژیم هستند ؟ آیا کسانی كه در بین نیرو های امنیتی در سرکوب مردم صورت خود را میپوشانند نیز لبنانی هستند یا از دیگر کشور ها ؟نقش این نیرو ها در تجاوزات به دختران و پسران جوان ما تا کجا بوده است؟ نقش این نیرو ها در شکنجه و کشتار در زندان ها و کهریزک چه بوده است ؟ آیا رژیم ترس از شناسایی آنها توسط مردم ایران را دارد یا ترسش شناسایی مزدوران خارجی در سطح جهانی است؟

Thursday, December 10, 2009

Tuesday, December 8, 2009